مقالات

تسلیت خدمت امام زمان عجل الله و شیعیان

شهادت امام سجاد علیه السلام


خلاصه :


باسمه تعالی

علی بن حسین بن علی بن ابی‌طالب، مشهور به امام سجاد و زین العابدین (۳۸- ۹۵ق)، چهارمین امام شیعیان. مدت امامت وی ۳۴ سال بود. امام سجاد(ع) در واقعه کربلا حضور داشت؛ ولی به علت بیماری، در جنگ شرکت نکرد. لشکر عمر بن سعد پس از شهادت امام حسین(ع) او را همراه اسیران کربلا به کوفه و شام بردند. خطبه امام سجاد در شام باعث آگاهی مردم از جایگاه اهل بیت شد.

واقعه حره، نهضت توابین و قیام مختار در زمان امام سجاد(ع) روی داد. مجموعه ادعیه و مناجات‌های امام سجاد(ع) در کتاب صحیفه سجادیه گرد آمده است. رسالة الحقوق، شامل ۵۰ حقّ از حقوق خدا و بندگان، مردم و حاکمان، والدین و فرزندان، همسایگان و ... از سخنان اوست.

بنابر روایات شیعه، امام سجاد(ع) به دستور ولید بن عبد الملک با سمّ به شهادت رسید. مدفن وی در قبرستان بقیع کنار قبر امام حسن مجتبی(ع)، امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق(ع) است.

امام سجاد(ع) دارای فضائل بسیاری بود. برای نمونه از عبادت و کمک به فقرای او موارد متعددی گزارش شده است. امام نزد اهل سنت نیز جایگاه والایی داشته و آنها علم و عبادت و ورع او را ستوده‌اند.

زندگی‌نامه
علی بن حسین بن علی بن ابی‌طالب، مشهور به امام سجاد(ع) و امام زین‌العابدین(ع)، چهارمین امام شیعیان و فرزند امام حسین(ع) است و بنا بر قول مشهور، در سال ۳۸ق متولد شده است. اما بنابر اقوال دیگر، سال تولد امام چهارم، حدود ۳۶ یا ۳۷ق یا سال ۴۸ق دانسته شده است.  وی بخشی از حیات امام علی(ع) و نیز دوران امامت امام حسن مجتبی(ع) و امام حسین(ع) را درک کرده است.در روز تولد امام سجاد(ع) اختلاف وجود دارد. برخی تولد او را در روز پنج‌شنبه پانزدهم جمادی الثانی ذکر کرده‌اند.اربلی روز تولد را پنجم شعبان دانسته است. نهم شعبان نیز گفته شده است.

نام و نسب مادر علی بن الحسین، از مسائل اختلافی است؛ شیخ مفید نام مادر وی را شهربانو یا شاه‌زنان، دختر یزدگرد، پسر شهریار بن کِسری و شیخ صدوق، او را دختر یزدگرد، پسر شهریار پادشاه ایران می‌داند که هنگام وضع حمل او از دنیا رفته است. برخی مادر امام را ام ولد دانسته‌اند که نامش غزاله است.

شعر «همان وقتی که خنجر از تن خورشید سر می‌خواست» از سید حمیدرضا برقعی

همان وقتی که خنجر از تن خورشید سر می‌خواست

امامت از دل آتش چنان ققنوس برمی‌خاست

 

علی باشی و در میدان نجنگی، داغ از این بدتر؟

خدا او را به بزم عشق‌بازی شعله‌ور می‌خواست

 

علی در خونِ خود پرپر، علی با تیرِ در حنجر

علی از شعله سوزان‌تر، علی بودن هنر می‌خواست

 

نباید شعلۀ این ماجرا یک لحظه بنشیند

عبایش سوخت در آتش که آتش بال و پر می‌خواست

 

به پای این کبوتر نامه‌ای از جنس زنجیر است

که فریاد بلند تشنگان، پیغامبر می‌خواست

 

مصیبت تازه بعداز کربلا آغاز شد یعنی

به غیر از خونِ تن، دشمن از او خون جگر می‌خواست

 

خرابه، خیزران، خنیاگری‌ها، خارجی خواندن

نمک از زخم‌هایش زخم‌های تازه‌تر می‌خواست

 

امامت را زنی با خود به هر جان‌کندنی می‌برد

که زینب بود، اگر او زیر دست و پا سپر می‌خواست

 

پدر لب‌تشنه جان داد و گذشت اما تمام عمر

صدای گریۀ باران چه از جان پسر می‌خواست

 

غریب است آنچنان کعبه میان آشنایانش

که استعلام حقانیتش را از حجر می‌خواست

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

پسران